حرف هایی که باید بشنوند

حلقه اتصال حرف هایی که باید بزنی و ندانند تویی

تبلیغات تبلیغات

گاهی حتی لازمه بین نزدیک‌ترین رابطه‌ها ، باز هم‌یک واسطه تسهیلگری کنه

موضوع این بود که مدتی از آشنایی عباس و تینا میگذشت. تینا یک فرد بسیار مذهبی که در اصول ارتباطی زوج‌ و‌ زوجه مهارت خاصی نداشت ، اما عباس یک آدم آزاد و برون‌گرا بود ‌. 

 

عباس نه بلد بود که چجوری به تینا خودش رو بفهمونه و میدونست که اصلا چی بهش بگه !

 

با پیج ما آشنا شده بود و مسئله‌ش رو با تیم ما در میون گذاشت . یکی از پیام‌هایی که از سمت عباس برای تینا ارسال کردیم بود 

 

 

من پارتنری رو دوست دارم که مثل خودم دیوونه باشه؛

از دیوونه بازی خجالت نکشه، اگر گفتم بیا بریم تو خیابون راه بریم نگه زشته، اگه گفتم بیا زیر بارون برقصیم نگه مریض می‌شیم، اگه گفتم بیا زیر برف بستنی بخوریم پایه باشه، اگه گفتم بریم کتاب بخونیم نگه حوصلمون سر میره، اگه گفتم پنج صبح بریم ورزش پیاده روی صبحونه نه نیاره، اگه گفتم بیا بریم اون گوشه رو ارتفاع سیگار بکشیم نترسه. اگه یه  جا یه اهنگو بلند خوندم باهام همراهیش کنه و نگه ساکت شو. پایه ی برنامه ها و تز های یهوییم باشه. داشتن یه پارتنر دیوونه، ریسک پذیر و پایه  باعث می‌شه هیچ‌وقت خسته، پیر و فرسوده نشی.

 

پس از دوهفته با بازخوردی که از سمت عباس گرفتیم فهمیدیم پیام‌هامون خیلی برای تقویت‌و‌گرم‌تر‌شدن ارتباط این دو نفر موثر بوده ‌.

برچسب‌ها: تسهیلگری, بازخوردی
در صورتی که این صفحه دارای محتوای مجرمانه است یا درخواست حذف آن را دارید لطفا گزارش دهید.

مطالب پیشنهادی

آخرین مطالب سایر وبلاگ ها

جستجو در وبلاگ ها