این خانواده اونقدر با منش و مردم دار بودند که اصلا نباید دشمن شاد میشدن .
خود فاطیما تصمیم گرفت که برای گرما بخشیدن به روابط خانوادگی و مخصوصا رابطه با برادرش که الان ۳۵ سالش بود ،اقدام کنه .
فاطیما از طریق اینستاگرام با سایت ما آشنا شده بود و موضوع رو با تیم ما مطرح کرد . ما هم طی چند پیام که یکی از اون پیام ها متن زیر هست ، تونستیم دوباره بین این خواهر برادر محبت روزافزون ایجاد کنیم.
متن های دیگه مالتیمدیا هستند.
بچه که بودیم
بهتر میدانستیم چطور باید از
داشته هایمان مواظبت کنیم و برایشان بجنگیم
بهتر بلد بودیم دوست داشتن واقعی را…
شاید اندازه ی سن مان نبود اما عشق و وفاداری را خوب می شناختیم …
فرقی نمیکرد آنچه داشتیم
پدر و مادر باشد
دوست باشد، دوچرخه یا عروسک
توپ یا مداد رنگی …
هر چه بود سهم ما بود
دوست داشتنی بود
و با هیچ چیز در دنیا عوضش نمیکردیم
آن روزها نمیدانستیم خستگی یعنی چه،
دلزده گی یعنی چه …
نه اهل رها کردن بودیم
نه تنهایی ترجیح مان بود و نه فرار راه نجات
حالا اما،
ما همان بچه ها هستیم
که حتی روزی فکرش را هم نمیکردیم
کمی قد کشیدن و بزرگ شدن
اینهمه دنیای مان را عوض کند…
تیم ما برای بهبود مسائل خانوادگی یا ارتباطی شما در خدمت شماست ، با افتخار .
اگر موضوع جدیدی به ذهن شما رسید برای ما کامنت کنید .
اگر مشکل خصوصی دارید از طریق ارتباط با ما اقدام کنید و پیگیر باشید .